جبران خلیل جبرا ، عارفی که نوشته هایش روح را تازه می کند 


جبران خلیل جبران برای من عارف بسیار بزرگی هست ، مثل حافظ مثل مولانا ، حرفهاش میتونه تا اعماق وجودت رسوخ کنه ، حرفهاش رو میشه هزاران هزار بار خوند و لذت برد....قسمتی از حرفهاش رو مینویسم ، شاید شما هم لذت ببرید
..

درباره مهر

هنگامی که مهر شما را فرا می خواند ، از پی اش بروید ، اگرچه راهش دشوار و ناهموار است .
و چون بالهایش شما را در بر می گیرند ، وا بدهید ، اگر چه شمشیری در میان پرهایش نهفته باشد و شما را زخم برساند.
و چون با شما سخن می گوید او را باور کنید ، اگر چه صدایش رویاهای شما را بر هم زند ، چنان که باد شمال باغ را ویران می کند ، زیرا که مهر در همان دمی که تاج بر سر شما می گذارد ، شما را مصلوب می کند . همچنان که می پروراند ، هرس میکند

درباره درد

درد شما شکستن پوسته ای است که فهم شما را در بردارد
همان گونه که هسته میوه باید بشکند تا مغز آن آفتاب ببیند ، شما هم باید با درد آشنا شوید و اگر می توانستید دل خود را از اعجازهای زندگی خود در شگفت بدارید ، درد شما هم کمتر از خوشی شما شگرف نمی نمود؛
و آنگاه فصل های دل خود را می پذیرفتید ، چنان که همیشه فصل هایی را که برکشت زارهاتان میگذرد پذیرفته اید و زمستان اندوه خود را با متانت نظاره میکردید

درباره شادمانی و اندوه

شادی شما همان اندوه بی نقاب شماست
چاهی که خنده های شما از آن بر می آید ، چه بسیار که با اشک های شما پر می شود و آیا جز این چه می تواند بود ؟
هر چه اندوه درون شما را بیشتر بکاود ، جای شادی در وجود شما بیشتر می شود .
مگر کاسه ای که شراب شما را در بردارد همان نیست که در کوزه کوره گر سوخته است؟
هرگاه شادی میکنید ، به ژرفای دل خود خود بنگرید تا ببینید که سرچشمه شادی به جز سرچشمه اندوه نیست و نیز هرگاه اندوهناکید باز در دل خود بنگرید تا ببینید که به راستی گریه شما از برای آن چیزی ست که مایه شادی شما بوده است


This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com