یاغینامهباور کنیم 
	 
        
       
      حرف آراممان نمی کند وقتی در به در پی کسی می گردیم یا گوشی تلفن را بر می داریم و حرکات دست هامان تند تر می شود حرف آراممان نمی کند مگر پیش از خواب وقتی سخت بخندیم و روز را فراموش کنیم یا گریه کنیم تا به خواب رویم. قدیما  January 2004 February 2004 June 2004 August 2004 September 2004 October 2004 November 2004 December 2004 January 2005 February 2005 March 2005 April 2005 May 2005 June 2005 July 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 April 2006 June 2006 July 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 February 2007 March 2007  | 
    
     
    
    
    
      1- نمایی از فیلم بیلیارد باز: پل نیومن در نقش یک بیلیارد باز ماهر است و کارش شرط بستن و بازی کردن و بردن است ، در ابتدای فیلم وارد شهری میشود  و میخواهد با بهترین بازیکن شهر بازی کند، از اول صبح تا آخر شب ، پل نیومن عرق می خورد  و پشت سر هم بازی ها را میبرد و تقریبا پولی برای طرف مقابل باقی نمیگذارد ، تا اینکه طرف مقابل دستهایش را میشوید ، گره کراواتش را محکم میکند و دوباره بازی را شروع می کند و این بار پل نیومن را به خاک سیاه می نشاند، بعد از بازی یکی از افرادی که شاهد بازی بود به پل نیومن میگوید: میدونی تو چرا نمیتونی بر حریف های بزرگ و گنده پیروز بشی؟! چون شخصیت بردن نداری، علی رغم بازی خوبت تو همیشه یه بازنده ای،شخصیتت بازنده هست و ضعیفی چون شکست خودت رو گردن مستیت میندازی! 
    2- یک ماه پیش، بین 4 تیم از تیم های فوتبال دسته دوم کشور ، مسابقات پلی آف برگزار شد تا دو تیم برتر مشخص شوند و به دسته یک صعود کنند، تیم شهید قندی یزد به عنوان تیم اول گروه و با اقتدار صعود کرد و تکلیف تیم دوم به روز آخر و بازی آخر کشیده شد، دو بازی به طور همزمان در دو نقطه کشور برگزار شد، در تهران تیم راه آهن به مصاف شهید قندی یزد رفت و در آبادان تیم صنعت نفت به مصاف پیام خراسان، از بین تیم های صنعت نفت و راه آهن ، هرکدام که با تفاضل گل بیشتری بر حریفشان پیروز میشدند به عنوان تیم دوم به دسته یک صعود میکردند، نکته جالب توجهی که وجود داشت این بود که هر گلی که صنعت نفت در آبادان میزد ، راه اهن در تهران دوبرابرش را به حریفش میزد! هرجا در آبادان بازی قطع میشد در تهران هم به گونه ای بازی تعطیل میشد! تبانی تیم راه آهن و شهید قندی واضح بود اما کسی نتوانست ثابت کند! 3- در زمانهای قدیم کشوری وارد جنگ شد، وزیر به پادشاه گفت :به هزار و یک دلیل قادر به جنگیدن نیستیم، پادشاه گفت :اگر هزار دلیل را یک به یک نگویی اعدامت میکنم، وزیر گفت: اول آنکه توپ هایمان گلوله ندارد....پادشاه سخن وزیر را قطع کرد و گفت:هزار و یک دلیل دیگر را به همین یکی بخشیدم! -------------------------------------------------------------------- 1-دوستان عزیز من، دکتر مصطفی معین ، شخصیت برد نداشت و ندارد ، همانگونه که خاتمی هم نداشت! و به یاد بسپارید باد آورده ها را باد می برد ! لطفا نه شکست را پای مستی ما بگذارید و نه برایمان پیراهن عثمان بلند کنید! 2-دوستان عزیز من، نزدیک به 30 میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند! از این تعداد میلیونها نفر شکم به 50 هزار تومان کروبی صابون زدند ، میلیونها نفر بر مدلهای سکسی رفسنجانی کمرشان شل شد و میلیونها نفر دلشان ، بر خانه کاهگلی احمدی نژاد و سبک زندگی رجایی وارش سوخت و میلیونها نفر دیگری که به دیگران رای دادند! مطمئن باشید و مطمئن باشید!!! اگر رای من و امثال منی هم برای معینی در کار بود، حکایت همان حکایت صنعت نفت و راه اهن تهران میشد! که شد..... 3- دوستان عزیز من، به هزار و یک دلیل حکومت جمهوری اسلامی ایران دیکتاتوری است و اصلاح ناپذیر، اول آنکه شخصی به نام رهبر ، آن بالا جای خدا نشسته و حکم حکومتی و دستور قتل صادر میکند و مردمی ترین و اصلاح طلب ترین رئیس جمهور را هم به گند میکشد ، دوم آنکه شورای نگهبانی وجود دارد که مثل کفتار بالای سر مجلس ایستاده و مردمی ترین مجلس را هم به گند میکشد ، 999 دلیل دیگر هم اگر خواستید موجود است! --------------------------------------------------------------------- پانوشت: برای من هاشمی رفسنجانی محافظه کاری که دستور ترور صادر میکند با احمدی نژاد راستی افراطی که در اوین تیر خلاص می زد با معین اصلاح طلبی که انقلاب فرهنگی را راه میبرد و از تخم های خمینی بالا میرفت و میرود ، هیچ فرقی نمیکنند ، سر و ته یک کرباسند و از انگشت هر کدام ، هزار هنر میبارد! مشکل من با اساس حکومت است ، مشکل من با مردمسالاری اسلامی است! و هزار یک مشکل دیگری که وجود دارد ، من به عنوان یک انسان آزاد و مستقل که احساس میکنم کمی و فقط کمی شعور دارم ، باز هم رای نخواهم داد ، نه به خاطر زیر سوال بردن مشروعیت نظام یا هر مزخرف دیگر، تنها برای اینکه آزادم و آرمانم آزادی است ، تنها برای اینکه اساس این حکومت و حکومت دارانش را اصلاح ناپذیر میدانم ، تنها برای اینکه قانون اساسی این کشور را مستحق و لایق هیچ ایرانی و هیچ انسانی با حقوق عالی انسانی نمیدانم و تنها برای اینکه میدانم رای من و ما و رئیس جمهورمان حتی پشم آقایان هم حساب نمیشود! مانند گنجی و سمیعی نژادها از هزینه دادن واهمه ای ندارم و در خاک خودم تا آخر پای حرف و آرمانم می ایستم ، حتی اگر راهم به ترکستان باشد و یارانم ترک! حتی خسته ، حتی بسته، حتی تنها، حتی غمگین! پای حرفم ایستاده ام، من هنوز یک یاغی ام! ملت غیور و شهید پرور ایران ، به راستی شما اعجوبه اید ، آنقدر دور از انتظار هستید که گاهی فکر میکنم من و شما را از مریخ آورده اند دیروز به خاطر اینکه امیر کبیر ها و مصدق هایتان را در آرمانشان که سربلندی ایران بود تنها گذاشتید وخانه نشین کردید و به کشتن دادین بر ما خندیدند امروز به خاطر داشتن رئیس جمهورانی چون شامپانزده و کوسه بر ما می خندند و فردا به خاطر تنها گذشتن گنجی ها در آرمانشان که سربلندی انسان بود بر ما خواهند خندید امروز ما شکسته ما خسته ای شما به جای ما پیروز این فتح و پیروزی به کامتان خوش باد  |