یاغینامهباور کنیم 
	 
        
       
      حرف آراممان نمی کند وقتی در به در پی کسی می گردیم یا گوشی تلفن را بر می داریم و حرکات دست هامان تند تر می شود حرف آراممان نمی کند مگر پیش از خواب وقتی سخت بخندیم و روز را فراموش کنیم یا گریه کنیم تا به خواب رویم. قدیما  January 2004 February 2004 June 2004 August 2004 September 2004 October 2004 November 2004 December 2004 January 2005 February 2005 March 2005 April 2005 May 2005 June 2005 July 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 April 2006 June 2006 July 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 February 2007 March 2007  | 
    
     
    
    
    
      رفیق!تا حالا کسی بهت گفته که خیلی لوطی و با مرامی! 
    من و بچه ها ،هر دفعه از شونه هات میریم بالا که بریم بالا!شدی نردبون ترقی ما! همیشه هم که زیر خواب همه هستی!هر جا رفتم دیدیم اون پایین ،ته سفره نشستی،واقعا به این همه مرام و لوطی گری و خاکی بودنت حسودیم میشه امشب هر کاری کردم که بیای بالا بشینی و بشی سرور ما و دوستان نشدکه نشد،یعنی خودت شکسته نفسی کردی و بالا نیامدی،حقیقتا جرررر خوردم از بس پینگت کردم! تو این همه قیل و قال و سوژه های مختلف،گفتم بالاخره یکی هم یادی از تو بکنه که نگی اینا چقدر بی معرفتن،یک مصرع هم برای حسن ختام تقدیمت میکنم چو وبلاگه رولینگ نباشد،وبلاگه من مباد! قربان این همه صفا و وفا و مرام تو حاجی سپنتا --------------------------------------- پانوشت:وقتی مدیار از 88 روز بازداشت اولیه برگشته بود و با هم در مورد اتفاقاتی که براش افتاده بود صحبت میکردیم یه ماجرای خیلی خنده داری رو گفت که تا دوساعت میخندیدم ماجرا از این قرار بود که باز جوهای نابغه ازش پرسیدن این بلاگ رولینگ کجاست و کیه که مینویسه؟!!!!  |