دارت هایت را پرتاب کن،حتی اگر به هدف نخورند! 


در راه زن از شوهرش پرسید:تو گرسنه ات نیست؟!
مرد:نه!
مرد خیلی کوتاه جواب داد و به رانندگی اش ادامه داد.وقتی به شهر رسیدن،زن به اولین دفتر حقوقی رفت و تقاضای طلاق کرد،در شکایتنامه(مثل همه شکایتنامه های دیگه!)امده بود که مرد نه تنها اونو درک نمیکنه،بلکه هیچ توجهی هم به اون نمیکنه
وقتی از تو میپرسن گرسنه ای یا نه؟معنی اش اینه که من گرسنه هستم و باید در اولین رستوران بین راه نگه داری
این داستانی هست که میان فیلسوفان زبان خیلی رایج هست. ما ظاهرا به زبان مشترکی حرف میزنیم،اما چقدر همدیگرو میفهمیم؟!
مسئله اصلی اینه که ما،معنای کلماتی که دیگران به زبان میارند رو با ذهنیت شخصی خودمون تفسیر میکنیم.ما توجه نمیکنیم تمرکز میکنیم!
اگر مرد گرسنه بود،حتما ماشین رو در اولین رستوران بین راه نگه داشته بود.
فاصله ادم ها و مرزبندی فرهنگ ها،تفاوت اونقدر وحشتناک هست که نمیشه اون رو به هیچ وسیله ای پر کرد یا حتی از این دنیا به اون دنیا!نقبی زد،حقیقت داره((از هیچ فاصله ای نمیشه عبور کرد))،حتی وقتی شما با نزدیکترین دوستاتون حرف میزنید.حتی وقتی همه مخاطباتون سرشون رو مدام به علامت تایید تکون میدن.
وقتی میبینی کسی با تکون دادن سر مدام حرفهات رو تایید میکنه،زیاد خوشحال نشو،اون به جای گوش دادن به حرفهای تو داره فکر میکنه که با تموم شدن حرفهای تو چی بگه؟!تکون دادن سر تنها این امنیت فکری رو در اون ایجاد میکنه که تو قرار نیست سوالی از اون بپرسی و رشته افکارش رو پاره کنی ،ما فکر میکنیم همدیگرو میفهمیم،در صورتی که این،توهمی بیش نیست.
سو تفاهم؛این واژه ای هست که سالها ادبیات و به خصوص سینما بر اساس اون شکل گرفته،الیور استون(همین سازنده اسکندر قلابی)در فیلم بهشت و زمینش سعی کرد توهم عشق رو میون یک سرباز امریکایی و یک دختر ویتنامی نشون بده،در بحبوحه جنگ امریکا و ویتنام،در میون اتش و دود و انفجار و فقر و بدبختی زنهای ویتنامی و فشار روحی سربازای امریکایی این رابطه عاشقانه میتونست نوید بخش دنیای صلح و ارامش باشه.فیلم بعد از دوساعت با سفر سرباز و زن و بچه هاشون به امریکا تموم میشه،اماده ای که تلویزیون رو خاموش کنی و این پایان خوش رو مرور کنی اما ناگهان همه چی رنگ می بازه،نه!مثل اینکه این تازه اول ماجراست
در اون ویلای افتابگیر امریکایی،سرباز و زن همدیگرو نمیفهمن،مرد به عادت بسیاری از امریکایی ها در کارخونه تسلیحاتی کار میکنه،اما به تعریف زن کار اون ساختن اسلحه برای کشتن دیگران هست،مرد به عادت مردهای امریکایی برای حفظ امنیت خونه اش،در کشوی کمد اسلحه میزاره،اما زن این کار رو باعث رونده شدن ارواح اجداد از محیط خونه میدونه،اونها از هم جدا میشن اگر چه کشاکش اونها تنها با خودکشی مرد تو ماشینش پایان پیدا میکنه
در این بین داستانهای انسان های مطرود دیگری هم هست،زنها و مردهای تنها و غیر قابل فهم دنیای صادق هدایت و صادق چوبک،مردان تنهای ارنست همینگوی مثل پیر مرد ماهیگیر و ژان وال ژان،همه یه نوعی تنهایی و غیر قابل فهم بودن ما رو به نمایش میزارن،به نظر من بوف کور صادق هدایت شاهکاری هست در نشون دادن زجر و اندوه ادمی که فهمیده نمیشه و نخواهد شد
در فیلم دیگه ای از تیم برتون به نام((مریخ حمله میکند))بحران سوءتفاهم فرهنگ ها به شکل دیگه ای نشون داده میشه،مردمان زمینی در انتظار فرود بشقاب پرنده ای از مریخ کنار هم جمع شدند تا به اونها خوش امد بگویند ونشون بدند جنگهای ستارگان افسانه ای بیش نبوده.
با ورود مریخی ها،مردم زمین پرنده صلح رو به پرواز در میارند،اما مریخی ها که معنای این علامت رو نمیفهمن احساس خطر میکنن و کشت و کشتار شروع میشه
داستان ((مردی با کبوتر))هم بی شباهت به این داستان نیست،در شهر خبر میرسه که مردی سفید پوش با کبوتری در دستش در خیابونها قدم میزنه،مردم فکر میکنن که اون یک جادوگر هست و پلیس به عنوان یک جانی تعقیبش میکنه،کار به تیر اندازی میرسه و در بحبوحه این جنگ و گریز ها هیچ کس نمیتونه بفهمه که مردک بیچاره پیام اور صلح بوده
مرد کبوتر به دست شاید نماد سازمان ملل باشه،نماد تئوری شکست خورده گردهمایی ملت ها!
شاید نشونه گفت و گوی تمدن ها باشه،نشونه پندار پچ گفت و گو،اسطوره همه ادم هایی که سالها زیر یک سقف زندگی کنار هم زندگی میکنند بی اونکه چیزی از هم فهمیده باشن،خوندن این وبلاگ رو میتونین از همین جا رها کنین،ما از حرف های هم هیچی نمیفهمیم!
پس چرا من به نوشتن ادامه میدم،چرا نوشته های شما رو میخونم؟!ما همه مینویسیم و حرف میزنیم اگر چه ما رو نفهمند،ما حرف میزنیم چون سکوت سنگین هست
مساله شاید تنها این نباشه،ما با شنیدن هر جمله به تکاپو میافتیم که معنای اون رو حدس بزنیم،مفهومی که (کواین)از اون با عنوان تخمین معنا حرف میزنه(appoximation
ما دارت های خودمون رو به طرف نشانه موهوم پرتاب میکنیم،ما میدونیم دارت ها هیچ وقت به مرکز نشانه نمیخورن،اما پرتاب میکنیم چون دارت بازی لذت بخش هست!


This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com