صبح به خیر خواهم گفت برادر زندانی! 


در باغی 2 قفس وجود داشت ,در یک قفس شیری بود و در قفس دیگر گنجشکی,هر صبح گنجشک که بیدار میشد رو به شیر میکرد و میگفت:صبح به خیر برادر زندانی!
جبران خلیل جبران
----------------------------------------------------------------------
برادر عزیزم مدیار
دلم برای صبح به خیر گفتن به تو تنگ شده,حتی قفسهامان هم از هم دور افتاده!
کاش به جز دعا و ارزو برای ازادی و استقامتت, کاری دیگر از من ساخته بود
----------------------------------------------------------------------
اگر میخواهید باز هم به مدیار صبح به خیر بگویید این طومار را امضا کنید


This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com